در اوج بمباران شهرها به وسیله هواپیماها و
موشکهاى صدام، یک روز چندین موشک به تهران اصابت کرده بود و در نقاطى از
آسمان شهر، دود غلیظ ناشى از انفجار موشک به چشم می خورد و ضدهوایی ها هم
کار می کرد. من خدمت حضرت امام بودم و ایشان مشغول قدم زدن در حیاط بودند.
عرض کردم، آقا! بالاخره شما تا کجا ایستاده اید؟ امام انگشت خود را روى پیشانى گذاشته و فرمودند: تا وقتى که موشک اینجا بخورد.